معاملات با فرکانس بالا (High-Frequency Trading یا HFT) نوعی معامله الگوریتمی است که با سرعت بالا، نرخ چرخش بالا و نسبت بالای سفارش به معامله مشخص میشود. این نوع معامله از دادههای مالی با فرکانس بالا و ابزارهای معاملاتی الکترونیکی بهره میبرد. اگرچه تعریف یکسانی برای HFT وجود ندارد، اما ویژگیهای کلیدی آن شامل الگوریتمهای پیچیده، همجواری و افقهای سرمایهگذاری بسیار کوتاهمدت است. HFT را میتوان به عنوان یکی از اشکال اصلی معاملات الگوریتمی در مالی در نظر گرفت.
HFT در بازه زمانی بسیار کوتاهی عمل میکند و سعی دارد از ناکارآمدیهای بازار و حرکات قیمتی که در ثانیهها یا میلیثانیهها رخ میدهند، سود ببرد. استراتژیها پیچیده و متنوع هستند اما اغلب بر اساس انواع مختلف آربیتراژ بازار میباشند.
ستون فقرات HFT شامل الگوریتمهای پیشرفته رایانهای، شبکههای داده با سرعت بالا و سختافزار پیشرفته است. معاملهگران از الگوریتمهای پیچیده برای تحلیل چندین بازار و اجرای سفارشات بر اساس شرایط بازار استفاده میکنند. معمولاً آنها در کنار بورس قرار دارند تا تاخیر در انتقال دادهها را به حداقل برسانند
استراتژیهای HFT شامل چندین نوع آربیتراژ بازار، مانند آربیتراژ آماری، آربیتراژ رویداد و آربیتراژ تاخیر است. سایر استراتژیها شامل ساخت بازار، دنبال کردن روند و بازگشت به میانگین است.
آربیتراژ آماری: این شامل استفاده از مدلهای کمی برای شناسایی اختلاف قیمت بین اوراق بهادار مختلف است.
آربیتراژ رویداد: این شامل معامله در پاسخ به رویدادهای خاص مانند اعلام درآمد یا تغییرات قانونی است.
آربیتراژ تاخیر: این استراتژی سعی میکند از تاخیر در انتشار اطلاعات بازار سود ببرد.
بسیاری از شرکتهای HFT به عنوان سازندگان بازار عمل میکنند و با قرار دادن سفارشات خرید و فروش، نقدینگی را به بازار ارائه میدهند. این فعالیت در ایجاد بازاری کارآمد حیاتی است
گفته میشود HFT در شرایط عادی بازار، نقدینگی را بهبود میبخشد و هزینههای معاملاتی را کاهش میدهد. با این حال، میتواند در زمانهای استرس بازار به افزایش نوسانات منجر شود.یکی از جنبههای مهم در HFT، توانایی بررسی و تحلیل دادههای بازار در زمان واقعی و با سرعتی است که انسان قادر به انجام آن نیست. این امر به معاملهگران HFT اجازه میدهد که از تغییرات جزئی قیمتها در بازههای زمانی کوتاه سود ببرند. با این حال، این مزیت میتواند برای بازارهای مالی دو لبه داشته باشد. از یک سو، این شیوه معاملاتی میتواند نقدینگی را افزایش دهد و هزینههای معاملاتی را کاهش دهد. از سوی دیگر، میتواند باعث نوسانات شدید و پیشبینی نشده در بازارها شود، به خصوص در شرایطی که بازار تحت استرس است.به دلیل ایجاد نوسانات مصنوعی در بازار و دادن مزیت ناعادلانه به نهادهای بزرگ که منابع لازم برای سرمایهگذاری در فناوری مورد نیاز را دارند،معاملات HFT مورد انتقاد قرار گرفته است. در پاسخ، قانونگذاران در کشورهای مختلف اقداماتی را برای کنترل تأثیر HFT اتخاذ کردهاند.
در حالی که HFT میتواند بسیار سودآور باشد، همچنین با خطرات قابل توجهی همراه است، از جمله امکان ضررهای مالی بزرگ در بازه زمانی بسیار کوتاه. تغییرات و پیشرفتهای فناوری، بهویژه در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، زمینههای جدیدی را برای توسعه و بهبود HFT فراهم میکنند. با این حال، مسائل اخلاقی و نگرانیهای مربوط به عدالت بازار و تأثیر بر سایر بازیگران بازار، از جمله سرمایهگذاران خرد و معاملهگران روزانه، همچنان موضوعات مهمی باقی میمانند.
همچنین، مسئله دسترسی به فناوریهای پیشرفته و هزینههای مربوط به آنها، اختلاف میان معاملهگران بزرگ و کوچک را تشدید میکند. این امر بر عدالت بازار تأثیر میگذارد، زیرا معاملهگران با منابع کمتر ممکن است قادر به رقابت با نهادهای بزرگی که به فناوریهای پیشرفته دسترسی دارند، نباشند.
در نهایت، HFT بخشی جداییناپذیر از بازارهای مالی مدرن است و احتمالاً با پیشرفتهای بیشتر در زمینه فناوری، نقش آن همچنان افزایش خواهد یافت. با این حال، لازم است که نهادهای نظارتی و قانونگذاری به طور مداوم این فناوریها و تأثیرات آنها بر بازارهای مالی را زیر نظر داشته باشند تا از ثبات و عدالت در این بازارها اطمینان حاصل شود. در این راستا، توجه به اخلاق معاملاتی و اطمینان از شفافیت و عدالت برای همه بازیگران بازار، از جمله سرمایهگذاران خرد و بزرگ، از اهمیت بالایی برخوردار است. به این ترتیب، معاملات با فرکانس بالا به عنوان یکی از جنبههای پیچیده و مهم بازارهای مالی مدرن، همچنان موضوعی است که نیازمند بررسی دقیق و توجه مستمر است